سفارش تبلیغ
صبا ویژن
ای هشام! خداوند، پیامبران و فرستادگان خود را به سوی بندگانش بر نینگیخته، جز برای آنکه از او (معرفت) فراگیرند، پس هر که نیکتر رو آورد، معرفت بیشتری برد . [امام کاظم علیه السلام]
لوگوی وبلاگ
 

نویسندگان وبلاگ -گروهی
وحید(0)
لینک دلخواه نویسنده

آمار و اطلاعات

بازدید امروز :6
بازدید دیروز :5
کل بازدید :23205
تعداد کل یاداشته ها : 23
103/2/10
3:15 ص

ایسنا/رهبر معظم انقلاب در سخنانی بسیار مهم به تشریح رفتار و گفتار غیرمنطقی دولتمردان آمریکا در بحث مذاکره و تبیین رفتار منطقی ملت و نظام اسلامی در این زمینه پرداختند و با تجلیل مجدد از حضور پرشکوه و عزتمند ملت در راهپیمایی یوم‌الله 22 بهمن، نکاتی را در باب مساله اخیر در مجلس شورای اسلامی بیان کردند.


 
به گزارش گروه دریافت خبر خبرگزاری دانشجویان ایران(ایسنا)، حضرت آیت‌الله خامنه‌ای صبح امروز (شنبه) در دیدار بسیار پرشور هزاران نفر از مردم تبریز که در آستانه قیام 29 بهمن مردم تبریز در سال 1356 انجام شد، با گرامیداشت یاد و خاطره شهدای آن قیام، دین و ایمان دینی را معیار و ملاک و راهنمای حرکت ملت ایران دانستند و افزودند: نمونه بارز تبلور این حقیقت، مبارزات مردم آذربایجان در 150 سال اخیر است که همواره با پشتوانه ایمان دینی و پافشاری بر آن بوده است.
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای با تأکید بر اینکه علت اصلی متزلزل نشدن ملت ایران در مقابل فشارهای قدرتهای جهانی از جمله تحریم ها، ایمان دینی ملت بوده است،‌خاطرنشان کردند: آنها از چند ماه پیش تحریم هایی را که ادعای فلج کننده بودن آنها را داشتند اِعمال و حتی چند روز قبل از 22 بهمن نیز دور جدیدی از تحریم ها را وضع کردند تا اراده مردم را سست کنند اما پاسخ ملت ایران این بود که راهپیمایی 22 بهمن امسال، پرشورتر و گسترده تر از سالهای قبل برگزار شد.

ایشان افزودند: در راهپیمایی 22 بهمن امسال، همه، از همه جا آمدند و حضور مردم همراه با روحیه بالا وچهره هایی خندان و شاداب بود و این حضور عظیم چهره واقعی ملت را بار دیگر نشان داد

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای با تأکید بر اینکه راهپیمایی 22 بهمن در هر سال،‌ همچون ضربه سهمگین و بهمنی بزرگ بر سر دشمنان و مخالفان ملت ایران فرود می‌آید خاطرنشان کردند: امسال نیز همینگونه شد.

ایشان با قدردانی مجدد از حضور پرشکوه و عزتمندانه ملت ایران در راهپیمایی 22 بهمن خاطرنشان کردند: اگر صدبار هم این تشکر تکرار شود، باز هم جا دارد و باید در مقابل این روحیه و بصیرت ملت ایران، تعظیم کرد.

رهبر انقلاب اسلامی در تحلیل شرایط کنونی تأکید کردند: دشمنان در مقابل ایمان، عزم راسخ، بصیرت، شجاعت و تحمل ملت ایران، در موضع انفعال قرار گرفته و بر همین اساس حرکات غیرمنطقی انجام می‌دهند.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای با استناد به رفتار و گفتار ‌دولتمردان آمریکایی، آنان را افرادی غیرمنطقی، دارای حرف و عمل متناقض و روحیه زورگویانه دانستند و خاطرنشان کردند: آمریکایی‌ها توقع دارند که دیگران در مقابل حرفهای غیرمنطقی و زورگویی‌های آنها تسلیم شوند، همانطور که برخی تسلیم شده‌اند اما ملت ایران و نظام جمهوری اسلامی تسلیم شدنی نیست زیرا منطق، توانایی و اقتدار دارد.

ایشان در تبیین مواضع و اقدامات غیرمنطقی دولتمردان آمریکایی و دولتهای غربیِ دنباله‌رو آنها، به بیان نمونه های عینی پرداختند و افزودند: آنها ادعا می کنند که متعهد به حقوق بشر هستند و پرچم حقوق بشر را در دنیا بلند کرده اند، اما در عمل بیشترین ضربه را به حقوق بشر می زنند و با فجایعی نظیر گوانتانامو و ابوغریب و کشتار مردم افغانستان و پاکستان بیشترین اهانتها را به حقوق انسانها می کنند.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای یکی دیگر از موارد غیرمنطقی بودن آمریکایی‌ها و تناقض میان ادعا و عمل آنها را، ادعای آنها مبنی بر مقابله با سلاح هسته‌ای برشمردند و افزودند: آمریکایی‌ها براساس این ادعا، یازده سال پیش، به عراق حمله کردند اما بعدها مشخص شد این ادعا از اساس نادرست بوده است.

ایشان خاطرنشان کردند: دولتمردان آمریکایی با وجود این ادعا از رژیم شریر صهیونیستی و مجهز به سلاح هسته‌ای که دیگران را نیز تهدید می کند، حمایت می کنند.
 رهبر انقلاب اسلامی، ادعای تعهد به گسترش دموکراسی در دنیا را یکی دیگر از حرفهای خلاف واقع مقامات آمریکایی دانستند و افزودند: آنها از یک طرف این ادعا را مطرح می کنند اما از طرف دیگر دائماً در حال تعارض و مقابله با ایران هستند که دارای روشن ترین و واضح ترین مردم سالاری ها در منطقه است.
 
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای تأکید کردند: آمریکایی‌ها در حالی مدعی حمایت از گسترش دموکراسی هستند که در همین منطقه،‌ با وقاحت تمام از کشورهایی حمایت می کنند که حتی بوی دموکراسی را هم استشمام نکرده اند و مردم آنها برای یک بار نیز صندوق رأی و انتخابات را ندیده اند.
 
ایشان یکی دیگر از مصادیق تناقض میان حرف و عمل دولتمردان آمریکایی را، ادعای آمادگی مذاکره با ایران به منظور حل مسائل میان دو کشور دانستند و افزودند: این ادعا در حالی مطرح می شود که آمریکایی‌ها حرفهای ناشایست و خلاف واقع را به نظام جمهوری اسلامی نسبت می دهند و برای مقابله با ملت ایران متوسل به تحریم و فشار می شوند.

رهبر انقلاب اسلامی سخنان چند روز پیش رئیس جمهوری آمریکا مبنی بر تلاش این کشور برای جلوگیری از ساخت سلاح هسته‌ای بوسیله ایران را مورد اشاره قرار دادند و تأکید کردند: اگر ایران قصد ساخت سلاح هسته‌ای را داشت آمریکا به هیچ وجه نمی توانست جلوی ملت ایران را بگیرد.
 حضرت آیت‌الله خامنه‌ای افزودند: جمهوری اسلامی ایران قصد ساخت سلاح هسته‌ای را ندارد و این تصمیم نیز به دلیل ناراحتی آمریکا نیست، بلکه بر مبنای یک عقیده و اعتقادی است که سلاح هسته‌ای را جنایت بر ضد بشریت می داند و ضمن آنکه بر عدم تولید آن تأکید دارد،‌خواستار محو سلاحهای هسته‌ای موجود در جهان نیز است .ایشان تأکید کردند: ادعای آمریکایی‌ها مبنی بر ساخت سلاح هسته‌ای بوسیله ایران، ‌یک تقلب در حرف زدن است.
رهبر انقلاب اسلامی افزودند: در موضوع هسته‌ای ایران، ‌بحث بر سر سلاح هسته‌ای نیست،‌بلکه آنها می خواهند مانع حق قطعی و مسلم ملت ایران در غنی سازی هسته‌ای و استفاده صلح آمیز از انرژی هسته‌ای شوند که البته در جلوگیری از ملت ایران موفق نخواهند شد و این ملت کار خود را بر اساس حق صریح خود انجام خواهد داد.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای تأکید کردند: تلاش برای تضییع حقوق ملت ایران نمونه ای آشکار از غیرمنطقی بودن آمریکایی‌ها است و بر همین اساس با طرف غیرمنطقی و زورگو، نمی‌توان با اتکا به منطق حرف زد.


ایشان افزودند: جمهوری اسلامی ایران در طول 34 سال گذشته در قضایای مختلف جهانی، به روشنی دریافته است که طرف مقابل او کیست، چگونه رفتار می‌کند و چگونه باید با او برخورد کرد.
 
رهبر انقلاب با اشاره به اینکه آمریکایی‌ها در بحث مذاکره، با تکیه به شبکه خبری رسانه‌ای تحت تسلط صهیونیستها و آمریکایی‌ها، به دنبال فریب دادن افکار عمومی جهان،‌ منطقه و ایران هستند افزودند: شبکه رسانه‌ای جهانی، حرفهای ما را یا منعکس نمی کند یا ناقص و حتی برعکس منعکس می کند، بنابراین روی سخن ما با ملت ایران است.

ایشان در تبیین واقعیات و حقایق بحث مذاکره، پنج نکته مهم را مورد تأکید قرار دادند: غیرمنطقی و متناقض بودن حرف و رفتار دولتمردان آمریکایی - تلاش آمریکایی‌ها برای تسلیم کردن ملت ایران به عنوان هدف اصلی مذاکرات - معنای حقیقی مذاکره در عرف قدرتهای سلطه گر - دروغ و فریبکاری آمریکایی ها درباره برداشته شدن تحریم ها با مذاکره - و منطقی بودن رفتار ملت ایران و نظام جمهوری اسلامی در مقابل پیشنهاد آمریکا.
 
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای غرض اصلی دولتمردان آمریکا از طرح پیشنهاد مذاکره را تبلیغ و هیاهو درباره تسلیم شدن ملت و نظام ایران خواندند و افزودند: آنها می خواهند به ملتهای مسلمان و سربرافراشته منطقه، نشان دهند که جمهوری اسلامی ایران هم با همه سرسختی و ایستادگی، عاقبت پای میز مذاکره و مصالحه آمد، بنابراین شما نیز چاره ای جز تسلیم ندارید.
 رهبر انقلاب خاطرنشان کردند: البته سلطه گران از دیرباز با هدف ناامید کردن ملتهای مسلمان، درصدد کشاندن ایران پای میز مذاکره و بده و بستان بوده اند و اکنون نیز همین هدف را با طرح تبلیغاتی «مذاکره ای غیرمربوط به مسائل اساسی» دنبال می کنند اما جمهوری اسلامی ایران، با چشمان باز اهداف آنها را می فهمد و متناسب با آن اهداف، جواب می دهد.
 ایشان معنای حقیقی گفتگو در عرف آمریکا و غربیها را پذیرش حرفهای آنان در پای میز مذاکره خواندند و افزودند: آنها با همین نگاه غیرمنطقی، در تبلیغات اخیرشان می گویند مذاکره مستقیم کنیم تا ایران را به دست برداشتن از انرژی هسته‌ای و غنی‌سازی قانع و وادار سازیم اما اگر خواهان گفتگوی حقیقی و منطقی بودند باید می گفتند مذاکره کنیم تا ایران استدلالها و ادله خود را بگوید و مسائل عادلانه بررسی شود.
رهبر انقلاب این سؤال را مطرح کردند که با توجه به این نگاه حاکم بر دولتمردان آمریکایی و انتظار آنها برای تسلیم شدن ایران، اگر دولت ایران هم پیشنهاد گفتگو را بپذیرد آیا مذاکره به درد می خورد و اصلاً به جایی می رسد؟
رهبر انقلاب با اشاره به اقدام آمریکایی ها در قطع مذاکره هنگام کم آوردن در مقابل حرفهای منطقی ایران افزودند: در 15 سال گذشته، دو سه بار آمریکایی ها با تأکید بر اینکه گفتگو خیلی ضروری، فوری و حیاتی است در برخی مسائل درخواست مذاکره کردند، یک یا دو مأمور دولتی هم رفتند و با آنها گفتگو کردند، اما به محض اینکه در مقابل حرفهای منطقی ایران، جوابی نداشتند مذاکره را قطع کردند و با استفاده از شبکه رسانه ای بین المللی خود وانمود کردند ایران مذاکره را قطع کرده است.
 ایشان پرسیدند آیا با وجود این تجربیات، باز هم لازم است بی منطقی آمریکایی‌ها را در مذاکرات تجربه کنیم؟
 حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، تبلیغات آمریکایی‌ها را درباره لغو تحریم ها در پی مذاکره با ایران، وعده ای دروغ دانستند و افزودند: آنها به خیال خام خود فکر می‌کنند ملت از تحریم ها به ستوه آمده بنابراین با شنیدن این وعده، مشتاق مذاکره با آمریکا می شود و به مسئولان کشور فشار می آورد.
 
رهبر انقلاب خاطرنشان کردند: در واقع، این وعده نیز از همان حرفهای فریبکارانه است و نشان می دهد آنها به دنبال مذاکره حقیقی و عادلانه نیستند بلکه تسلیم شدن ملت ایران را دنبال می کنند در حالیکه اگر ملت ایران می خواست تسلیم آمریکایی‌ها باشد اصولاً انقلاب نمی کرد.
 
ایشان در اِشکال جدی دیگری به ادعای آمریکایی‌ها مبنی بر لغو تحریم ها با مذاکره تأکید کردند: هدف تحریم ها، همچنانکه بارها گفته اند خسته کردن ملت ایران و جدا کردن ملت از نظام اسلامی است بنابراین اگر مذاکره هم انجام شود اما ملت همچنان در صحنه باشد و بر حقوق خود پافشاری کند،‌ تحریم ها وجود خواهد داشت.
 
رهبر انقلاب در همین بحث به بازخوانی یک برداشت ذهنی دولتمردان آمریکایی پرداختند که نیمی از آن درست و نیمی دیگر غلط است.ایشان گفتند: آمریکایی‌ها معتقدند جمهوری اسلامی بر ملت تکیه دارد و اگر با تحریم ها مردم را از نظام اسلامی جدا کنیم قدرت مقاومت از نظام گرفته می شود. بخش اول این حرف که نظام کاملاً متکی بر توده های عظیم ملت است حرف درستی است اما بخش دوم که فشارها و تحریم ها، ملت را به زانو درمی آورد و آنها را از نظام جدا می کند،‌کاملاً غلط و ناشی از بدفهمی است.
حضرت آیت الله خامنه ای افزودند: البته ملت ایران بدنبال شکوفایی و رونق و رفاه کامل است اما حاضر نیست این هدف را با ذلت بدست آورد بلکه با «تدبیر و عزم و شجاعت» و تکیه بر نیروهای داخلی بویژه جوانان مستعد ایران، تحقق این هدف را پیگیری می کند.رهبر انقلاب با اشاره به پیشرفتهای شگفت انگیز ملت ایران در مقایسه با ملتها و کشورهایی که تسلیم آمریکا بوده اند افزودند: تحریم ها مردم را آزار می دهد اما در مقابل آن دو راه بیشتر وجود ندارد یا مانند ملتهای ضعیف، «تسلیم شدن و در مقابل زورگویان جهانی توبه کردن» و یا مانند ملت شجاع ایران فعال کردن توانایی ها و نیروهای داخلی و عبور سرافرازانه و قدرتمند از منطقه خطر.
ایشان افزودند: بدون تردید ملت ایران راه دوم را انتخاب کرده و می‌کند و به اذن‌الله تحریم‌ها را به مرحله‌ای برای رشد و شکوفایی بیشتر تبدیل خواهد کرد.حضرت آیت‌الله خامنه‌ای،‌ حضور پرنشاط ملت در راهپیمایی 22 بهمن را به معنای شکایت نداشتن مردم از گرانی و مشکلات ندانستند و افزودند: مردم بخصوص طبقات ضعیف دشواریها را کاملاً احساس می کنند اما میان خود و نظام فاصله نمی اندازند زیرا می دانند نظام اسلامی و اسلام عزیز همان دست قدرتمندی است که می تواند مشکلات را حل کند.
رهبر انقلاب در جمع بندی سخنان خود درباره مذاکره با آمریکا تأکید کردند: نظام اسلامی و ملت ایران برعکس دولتمردان آمریکایی، اهل منطق هستند بنابراین اگر از طرف مقابل حرف و رفتار منطقی ببینند به آن پاسخ مناسب می دهند.
 
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، خودداری آمریکا از زورگویی و شرارت، احترام گذاشتن به حقوق ملت ایران، عدم دخالت در امور داخلی ایران که در حمایت از فتنه گران 88 کاملاً آشکار بود و پرهیز از آتش افروزی در منطقه را از جمله نشانه هایی دانستند که اگر بروز کند می تواند نشان دهنده حسن نیت دولتمردان آمریکایی باشد.

رهبر انقلاب افزودند: اگر اینطور شود و آمریکایی ها در حرف و عمل نشان دهند که غیرمنطقی نیستند آن وقت می بینند که جمهوری اسلامی و ملت ایران، خیرخواه و اهل تعامل و منطقند.
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای تأکید کردند: تنها راه تعامل با جمهوری اسلامی ایران همین است و در این صورت دولت آمریکا، جواب مناسبی دریافت خواهد کرد.
ایشان در بخش پایانی سخنانشان به قضیه مهمی که یکشنبه دو هفته قبل در مجلس پیش آمد پرداختند و نکات مهمی را در این باره بیان کردند.

رهبر انقلاب با اشاره به ناراحتی ملت و نخبگان از این مساله افزودند: این قضیه بد و نامناسب، بنده را نیز از دو جهت ناراحت و متأثر کرد یکی از بابت اصل وقوع ماجرا و دیگری بابت ناراحتی مردم از این قضیه.
 
ایشان افزودند: در این ماجرا متأسفانه رئیس یک قوه به استناد یک اتهام ثابت نشده و حتی مطرح نشده در دادگاه، دو قوه دیگر یعنی مجلس و قوه قضاییه را متهم ساخت که کاری بد، ‌غلط، نامناسب،‌ خلاف شرع، خلاف قانون و خلاف اخلاق بود.

رهبر انقلاب خاطرنشان کردند: این رفتار، حقوق اساسی مردم را نیز تضییع کرد چرا که زندگی در «آرامش و امنیت روانی و اخلاقی»، جزو حقوق اساسی ملت است.
رهبر انقلاب تأکید کردند: بنده فعلاً نصیحت می کنم که این کار شایسته ای برای نظام جمهوری اسلامی نیست.
 
ایشان استیضاح اخیر را نیز کاری غلط خواندند و افزودند:‌استیضاح باید فایده ای داشته باشد اما چند ماه مانده به پایان کار دولت،‌استیضاح یک وزیر آن هم به خاطر مساله‌ای که مربوط به وزیر نیست،‌ چه علت و فایده‌ای دارد؟
 
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای افزودند: در داخل مجلس هم کسانی حرفهای نامناسب بر زبان آوردند که آن هم غلط بود.ایشان خاطرنشان کردند: دفاع رئیس محترم مجلس هم قدری زیاده‌روی بود و لزومی نداشت. رهبر انقلاب تأکید کردند: نه آن متهم کردن، نه آن برخورد کردن و نه آن استیضاح، ‌مسائل مناسبی نبود.
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای پرسیدند: وقتی دشمن مشترک وجود دارد و توطئه ها از هر طرف شکل می گیرد واقعاً جز افزایش برادری ها و ایستادگی در مقابل دشمن باید کار دیگری کرد؟

رهبر انقلاب با اشاره به حمایتهای خود از مسئولان کشور افزودند: بنده باز هم کمک می کنم اما این رفتارها، متناسب با سوگندها و تعهدات نیست، مسئولان عظمت ملت را ببینید و رفتاری شایسته این ملت انجام دهند.

ایشان تأکید کردند: مسئولان،‌ دولت و مجلس، همه تلاشهای خود را برای حل گره‌ها و مشکلات اقتصادی مردم و کشور متمرکز کنند زیرا همانطور که چند سال پیش گفتم دشمن نقشه ها و توطئه هایش را در مسائل اقتصادی متمرکز کرده است.
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای افزودند: چند سال قبل درباره مبارزه با فساد اقتصادی، نامه ای به رؤسای قوا نوشتم. مکرر می‌گویند فساد اقتصادی، اما این کار به زبان گفتن تمام نمی‌شود بلکه نیازمند مبارزه عملی است؛ در عمل چه کار شد؟ در عمل چه کار کردید؟ این مسائل انسان را متأثر می‌کند.
رهبر انقلاب افزودند: تقوا، تقوا، تقوا!، ‌از مسئولان توقع داریم با صبر، میدان ندادن به احساسات سرکش و ملاحظه مسائل کشور، همه توان و نیروها را برای حل مشکلات مردم متمرکز کنند و حالا که دشمنی های دشمن شدت یافته، آنها هم رفاقتهایشان را شدت دهند.
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای افزودند: ان‌شاءالله این نصیحت خیرخواهانه و مشفقانه مورد توجه مسئولان بخصوص مسئولان بالا قرار گیرد و به آن پایبند باشند.
ایشان خاطرنشان کردند: البته گله امروز من از برخی سران و مسئولان موجب نشود عده ای راه بیفتند و علیه این و آن شعار دهند که با این کار هم مخالف هستیم.
 رهبر انقلاب اسلامی، با انتقاد صریح و شدید از اقدام اخیر برخی افراد در بر هم زدن مجلس سخنرانی رئیس مجلس در قم افزودند: اینکه عده ای برخی را ضدولایت و ضد بصیرت بنامند و شعار بدهند نظیر آنچه اخیراً در قم روی داد، اقدامی غلط است و بنده کاملاً مخالف این کارها هستم که قبلاً هم نظیر آن در مرقد مطهر حضرت امام (ره) اتفاق افتاد و به مسئولان تذکر دادم جلوی این کارها را بگیرند.

ایشان افزودند: کسانی که راه می افتند و شعار می دهند اگر واقعاً حزب اللهی و مؤمن هستند بدانند که این کارها به ضرر کشور و خلاف شرع است و اگر هم اعتنایی به این حرفها ندارند که حسابشان جداست.
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در پایان سخنانشان تأکید کردند: آینده ملت بصیر ایران به لطف الهی کاملاً روشن است و افقی به مراتب بهتر و درخشان تر در انتظار این ملت و جوانان است.
در ابتدای این دیدار آیت‌الله مجتهد شبستری نماینده ولی فقیه در آذربایجان شرقی و امام جمعه تبریز در سخنانی با گرامیداشت یاد و خاطره شهدای قیام 29 بهمن سال 56 در تبریز، به حضور کم نظیر مردم آذربایجان در راهپیمایی 22 بهمن امسال اشاره کرد و گفت: پیام مردم بصیر و موقع شناس ایران در راهپیمایی پرشکوه 22 بهمن، حفظ وحدت و همدلی در جامعه، توجه به حاکمیت اخلاق در عرصه سیاست، و تلاش مضاعف مسئولان برای حل مشکلات بود.


  
  

خلق ایستاده کو به کو چشم انتظار روی او تا پرده از روی نکو گیرد نگار نازنین

شد جلوه گر نور خدا در روز میلاد رضا کز بوی دلجویش فضا شد مشکبار و عنبرین

از نجمه سر زد اختری، خورشید روشن گوهری جانم فدای مادری کاورده فرزندی چنین

چون لعل شکر بار او شیرین بود گفتار او بر قامت و رخسار او بادا هزاران آفرین

شاهی که او را خاک در روبد ملک با بال و پر بر خاک پاکش مشک تر، ریزد ز گیسو حور عین

مهرش فروغ محفلم خاکش صفا بخش دلم گویی که با آب و گلم گشته ولای او عجین

صبح سعادت روی او، خرم فضا از بوی او فردوس رضوان کوی او قل فادخلوها آمنین

از تکتم آن فخر زنان شد سر مکتومی عیان رازی که روشن شد از آن اسرار قرآن مبین

دل و اله و حیران او جان ها فدای جان او از خرمن احسان او ذرات عالم خوشه چین (1)

طلوع صبح

نجمه، مادر امام رضا علیه السلام، می فرماید: زمانی که فرزند بزرگوارم را باردار بودم، هرگز احساس سنگینی نمی کردم. وقتی می خوابیدم، صدای تسبیح و تهلیل و تمجید حق تعالی را از درونم می شنیدم. هراسان از خواب بیدار می شدم; ولی دیگر آن صدا به گوش نمی رسید. وقتی به دنیا آمد، دستهایش را بر زمین گذاشت; سر مطهرش را به سوی آسمان بلند کرد، لب هایش را تکان داد، ولی نفهمیدم چه می گوید. نزد امام کاظم علیه السلام رفتم، او فرمود: «نجمه، کرامت پروردگار گوارایت باد.» فرزندم را در پارچه یی سفید پیچیدم و نزد حضرت بردم. وی در گوش راستش اذان و در گوش چپش اقامه خواند. آن گاه آب فرات خواست و کامش را با آن برداشت. سپس نوزاد را به من بازگرداند و فرمود: بگیر این را که ذخیره ی خداوند در زمین و حجت خدا بعد از من است. (2)

و چنین بود که هشتمین خورشید امامت در روز جمعه، یازدهم ذی قعده، در مدینه دیده به جهان گشاد. (3)

پدرش امام موسی کاظم علیه السلام، هفتمین امام شیعیان، و مادرش «نجمه » (4) الگوی خردورزی، دین باوری، حیا و عبادت بود. بزرگواری این بانو چنان بود که حمیده، مادر امام کاظم علیه السلام، هرگز نزدش نمی نشست و در جهت تعظیم و احترام وی می کوشید. رؤیای صادق حمیده را می توان یکی از دلیل های احترام بسیار وی به نجمه دانست. او شبی رسول خدا صلی الله علیه و آله را در خواب دید که فرمود: حمیده، نجمه را به فرزندت موسی ده; از او فرزندی به دنیا خواهد آمد که بهترین اهل زمین است. (5)

بر این اساس، وی نجمه را در اختیار امام موسی کاظم علیه السلام قرار داد و به وی گفت: فرزندم، کنیزی است که در زیرکی و کرامت های اخلاقی بهتر از او ندیده ام. می دانم هر نسلی که از وی به وجود آید پاکیزه و مطهر خواهد بود.

وقتی امام رضا علیه السلام به دنیا آمد، مادرش را طاهره نامیدند. او به عبادت عشق می ورزید و می گفت: دایه یی بیابید تا مرا در شیر دادن یاری دهد... . شیرم کافی است، ولی پرداختن به شیر نوزاد سبب شده نوافل و ذکرهایی که به آن ها عادت کرده بودم، کاستی پذیرد. (6)

نام و لقب های حضرت

نام حضرت علی، کنیه اش ابوالحسن و القابش رضا، صابر، فاضل، رضی، وفی، قرة اعین المؤمنین و غیظ الملحدین است. (7)

علی بن یقطین درباره ی کنیه ی حضرت می گوید: نزد امام کاظم علیه السلام رفتم و دریافتم فرزندش علی بن موسی الرضا علیهما السلام نیز نزد وی شتافته است. امام فرمود: علی بن یقطین، همین علی، آقای فرزندان من است. آگاه باش، من کنیه ام [ابوالحسن ] را به وی دادم. (8)

بزنطی درباره ی لقب حضرت می گوید: به امام محمد تقی علیه السلام عرض کردم: گروهی از مخالفانتان چنان می پندارند مامون پدر بزرگوارتان را همزمان با پذیرش ولایت عهدی، رضا لقب داد.

حضرت فرمود: به خدا سوگند، دروغ می گویند. حق تعالی او را رضا نامید; چون خدا در آسمان و رسول خدا و امامان معصوم علیهم السلام در زمین وی را پسندیدند.

پرسیدم: پس چرا وی رضا نامیده شد؟

فرمود: چون، افزون بر دوستان، مخالفان نیز او را پسندیدند و از وی خشنود بودند. اتفاق دوست و دشمن در رضایت به وی اختصاص دارد. (9)

سلام علی آل طه و یاسین سلام علی آل خیر النبیین

سلام علی روضة حل فیها امام یباهی به الملک و الدین

امام به حق شاه مطلق که آمد حریم درش قبله گاه سلاطین

شه کاخ عرفان گل شاخ احسان در درج امکان مه برج تمکین

علی بن موسی الرضا کز خدایش رضا شد لقب چون رضا بودش آیین

ز فضل و شرف بینی او را جهانی اگر نبودت تیره چشم جهان بین

پی عطر روبند حوران جنت غبار دیارش به گیسوی مشکین

اگر خواهی آری به کف دامن او برو دامن از هر چه جز اوست در چین

چو جامی بچش لذت تیغ مهرش چه غم گر مخالف کشد خنجر کین (10)

شخصیت والای امام رضا علیه السلام

امام رضا علیه السلام پایه ی دین و چشمه ی زلال معرفت بود. بعد از شهادت پدر بزرگوارش، امامت را به عهده گرفت و در هت بارور ساختن فرهنگ غنی اسلام کوشید. شخصیت وی از دو جهت شخصی و اجتماعی قابل بررسی می نماید.

1- عصمت

شیعیان امامان را معصوم و از هر نوع خطا و اشتباه پیراسته می شمارند. بر این اساس، امام رضا علیه السلام معصوم است. پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله در رویایی صادق به امام کاظم علیه السلام فرمود: او [امام] کسی است که با نور خدا می بیند، با فهم خود می شنود و بر اساس حکمت خود سخن می گوید. اشتباه نمی کند و در راه دانش گام برمی دارد نه نادانی.

آن گاه دست امام رضا علیه السلام را گرفت و فرمود: او همین است.

امام کاظم علیه السلام بعد از نقل این خواب به یزید بن سلیط فرمود: امسال مرا دستگیر می کنند و امامت با فرزندم علی علیه السلام است که همنام علی بن ابی طالب و علی بن حسین به شمار می آید. خداوند به او فهم، خویشتن داری، یاری دین و محنت علی اول و بردباری در برابر ناگواری ها و استقامت علی دوم بخشیده است. (11)

ای صاحب ولایت و عصمت ز روضه ات بر کائنات هست کنون اقتدار توس

بیت الحرام قبله شد و مرقد تو نیز آن در میان مکه و این بر کنار توس (12)

قلب می گردد روان از بوی خاک درگهش خاک نتوان گفتنش کز روی عزت کیمیاست

قبه پرنورش از رفعت سپهر دیگری است و اندر و ذات پر انوارش چو مهر اندر سماست

رفعت گردون گردان دارد آن گه بر سری مجمع تقوا و عصمت مرکز صدق و صفاست

حاسد ار نشناسدش کز روی رفعت کیست او پادشاه اتقیا و ازکیا و اصفیاست (13)

2- دانش

امام علیه السلام دانش و معرفت را از پدرانش و جدش رسول خدا صلی الله علیه و آله به ارث برد. امام کاظم علیه السلام به فرزندانش می فرمود: این برادرتان [علی بن موسی ] عالم آل محمد صلی الله علیه و آله است. مسائل دین خود را از وی بپرسید و آنچه به شما می گوید نگهدارید; زیرا من بارها از پدرم جعفر بن محمد شنیدم که فرمود: عالم آل محمد - که همنام امیر مؤمنان علیه السلام علی است - در صلب تو است; کاش او را می دیدم.

ابراهیم بن عباس صولی می گوید: ندیدم از امام رضا علیه السلام پرسش شود و او پاسخش را نداند. به آنچه تا زمانش بر روزگار گذشته، از وی داناتر ندیده ام. مامون از هر چیزی می پرسید و امام را می آزمود. امام پاسخ می داد و همه ی پاسخ هایش به قرآن مستند بود. (14)

مامون به فرزند ابی ضحاک - که از میزان دانش امام شگفت زده شده بود - گفت: آری پسر ابی ضحاک، این بهترین و داناترین و عابدترین مردم روی زمین است.

او همچنین به محمد بن جعفر گفت: این پسر برادرت از آن دسته اهل بیت است که رسول خدا صلی الله علیه و آله درباره ی آن ها فرمود:

«الا ان ابرار عترتی و اطائب ازومتی احلم الناس صغارا اعلمهم کبارا لا تعلموهم فانهم اعلم منکم ولا یخرجونکم من باب هدی ولا یدخلونکم من باب ضلال. (15)

» آگاه باشید، نیکان خاندانم و پاکیزگان نسلم در کودکی از همه شکیباتر و در بزرگی از همه داناترند. به آن ها علم میاموزید; زیرا آن ها از شما داناترند. آنان شما را از راه هدایت بیرون نمی برند و در وادی گمراهی نمی افکنند.

بر این اساس، امام رضا علیه السلام نیز مانند دیگر امامان معلم انسان ها بود و هیچ انسانی حق استادی بر وی نداشت.

3- مکارم اخلاق

اخلاق خوب، نشان دهنده ی ذات نیک و درون زیبای انسان است. امام رضا علیه السلام چنان به این ویژگی آراسته بود که دوست و دشمن را جلب می کرد. ابراهیم بن عباس صولی در این باره گفته است:

هرگز ندیدم در سخن گفتن با کسی درشتی کند.

هرگز ندیدم سخن کسی را پیش از آن که تمام شود، قطع کند.

هرگز درخواست کسی را که قادر به انجام دادنش بود، رد نکرد.

در برابر هم نشین، پاهایش را دراز نمی کرد.

در برابر هم نشین تکیه نمی داد.

ندیدم به بردگان بد بگوید.

هر که ادعا کند در فضیلت مانند او دیده، باور نکنید. (16)

یسع بن حمزه می گوید: در مجلس امام رضا علیه السلام مشغول گفت و گو بودیم که مردی بلند قامت داخل شد و گفت: سلام بر تو ای فرزند پیامبر خدا، من مردی از دوستان شما، پدران و نیاکانتانم. اکنون از زیارت خانه ی خدا باز گشته ام و چیزی که بتوانم با آن خود را به خانه برسانم ندارم. مرا به دیارم فرست; من دارای نعمت و دولتم و درخور صدقه نیستم، آنچه مرحمت فرمایی، از سوی شما صدقه خواهم داد.

امام از او خواست بنشیند. بعد از پایان جلسه، از وی اجازه گرفت و به خانه رفت. لحظاتی بعد، در را بست; دستش را اخلاق خوب، نشان دهنده ی ذات نیک و درون زیبای انسان است. امام رضا علیه السلام چنان به این ویژگی آراسته بود که دوست و دشمن را جلب می کرد.

از بالای در بیرون آورد و پرسید: [آن مرد ] خراسانی کجاست؟ ! مرد پاسخ داد: این جایم.

فرمود: این دویست دینار را بگیر، با آن هزینه ی سفرت را تامین کن; به این ها تبرک بجوی، از سوی من صدقه مده و بیرون شو.

یکی از یاران حضرت پرسید: فدایت شوم به او مهربانی کردی و چهره پنهان ساختی؟ !

فرمود: چون نیازش را برآوردم، نخواستم خواری خواهش را در چهره اش ببینم. آیا این حدیث پیامبر را نشنیده ای که فرمود: کار نیکی که پنهان انجام شود، برابر هفتاد حج است و افشا کننده ی کار بد خوار و پنهان کننده ی آن آمرزیده است... . (17)

ای جنابت قبله ی حاجات ارباب نیاز حاجتی کاین جا رود معروض بی شبهت رواست

حاجت ابن یمین را هم روا کن بهر انک حاجت خلقان روا کردن ز اخلاق شماست

در ره اخلاص تو جز افتخارم هیچ نیست و آن که زاد او نه فقرست اندرین ره بینواست

نیستم محتاج دنیا چون فنایش در پی است کار عقبی دار و حالش را که در دار البقاست (18)

4- هدایت منحرفان

امام رضا علیه السلام به راهنمایی و هدایت منحرفان فکری و سیاسی بسیار اهمیت می داد. پس از شهادت امام کاظم علیه السلام، گروهی چنان پنداشتند امام کاظم علیه السلام همچنان زنده است. حضرت رضا علیه السلام به شیوه های مختلف با این گروه رو به رو می شد و به هدایت آن ها می پرداخت. عبدالله بن مغیره عراقی می گوید: من به مذهب واقفیه اعتقاد داشتم. وقتی برای به جای آوردن مراسم حج به مکه رفتم، تردید وجودم را فرا گرفت. خود را به دیوار کعبه چسباندم و گفتم: خدایا، نیازم را می دانی، مرا به بهترین دین ها ارشاد فرما!

همان جا به قلبم خطور کرد نزد امام رضا علیه السلام به مدینه بروم. وقتی به خانه ی حضرت رسیدم، به خادم گفتم: به ولایت بگو مردی عراقی آمده است. در این لحظه، صدای امام رضا علیه السلام را شنیدم که دو بار فرمود: عبدالله بن مغیره، وارد شو.

وارد خانه شدم، به چهره ام نگریست و فرمود: خداوند دعایت را مستجاب و تو را به دین خویش هدایت کرد.

گفتم: اشهد انک حجة الله و امینه علی خلقه. (19)

عالم آل محمد از دریای مواج دانش خویش در مسیر راهنمایی دانشوران نیز بهره می برد. مناظره های آن حضرت بر درستی این سخن گواهی می دهد. صفوان بن یحیی می گوید:

یوحنا نزد امام رضا علیه السلام آمد و گفت: گروهی ادعایی دارند. جمعی سخن آن ها را درست می دانند ولی افزون بر آن، ادعای دیگر نیز دارند. در این باره چه می فرمایید؟

حضرت فرمود: ادعای گروه اول پذیرفته است و ادعای گروه دوم بدان سبب که گواهی ندارند، پذیرفته نیست.

یوحنا گفت: ما بر این باوریم عیسی، روح خدا و کلمه ی او است. مسلمانان نیز این سخن را می پذیرند; ولی می گویند محمد رسول خدا است. ما این ادعا را قبول نداریم. بی تردید آنچه بر آن توافق داریم، از آنچه در آن اختلاف داریم، بهتر است.

امام پرسید: چه نام داری؟

گفت: یوحنا.

حضرت فرمود: یوحنا، ما به آن عیسی بن مریم، روح و کلمه ی خداوند که به محمد ایمان داشت، به آن بشارت می داد و بر بندگی خود اعتراف داشت، ایمان داریم. اگر آن عیسی که شما می گویید روح خدا و کلمه ی او است، عیسایی که به محمد ایمان داشت، به او بشارت می داد و بر بنده گی اش معترف بود نباشد، ما از اعتراف بدان پیراسته ایم و هیچ توافقی نداریم. (20)

علی بن شعبه می گوید: وقتی امام رضا در مجلس مامون به گروهی از دانشمندان عراقی و خراسانی پیوست، مامون گفت: منظور از آیه ی «ثم اورثنا الکتاب الذین اصطفینا من عبادنا» چیست؟

دانشمندان گفتند: مراد تمام امت است; یعنی همه ی امت پیامبر صلی الله علیه و آله برگزیده اند و کتاب به آن ها ارث می رسد.

مامون به امام گفت: شما چه می فرمایید؟

عالم آل محمد فرمود: خداوند در این آیه به عترت پاک رسول خدا صلی الله علیه و آله نظر دارد.

مامون پرسید: چگونه؟

امام فرمود: اگر همه ی امت برگزیده ی خدا و وارث کتاب بودند، پس باید همه بهشت می رفتند; چون خدا می فرماید: «فمنهم ظالم لنفسه ومنهم مقتصد و منهم سابق بالخیرات باذن الله ذالک هو الفضل الکبیر» پس آن ها را در بهشت قرار داد و فرمود: «جنات عدن یدخلونها» پس وراثت به عترت پاک رسول خدا اختصاص دارد. عترت پیامبر کسانی اند که خداوند در کتابش آن ها را چنین وصف کرده است: «انما یرید الله لیذهب عنکم الرجس اهل البیت ویطهرکم تطهیرا.» رسول خدا نیز درباره ی آن ها می فرماید: «انی مخلف فیکم الثقلین کتاب الله وعترتی اهل بیتی لن یفترقا حتی یردا علی الحوض... . من دو چیز گران میان شما برجای می گذارم: کتاب خدا و عترتم [که] اهل بیت من [شمرده می شوند ] هرگز از هم جدا نمی شوند تا در حوض بر من وارد شوند. ... (21)

از شهادت پدر تا هجرت به ایران

در سال 179ه . ق. امام کاظم علیه السلام به وسیله ی هارون الرشید دستگیر و به عراق منتقل شد. بر اساس نظر مشهور، آن حضرت در بیست و پنجم رجب 183 به شهادت رسید. (22) مسافر، خدمت کار خانه ی امام کاظم، می گوید: هنگامی که امام کاظم را به بغداد می بردند، حضرت به فرزندش امام رضا علیه السلام فرمود: در خانه ی من بخواب تا آن که خبر شهادتم را دریافت کنی.

ما هر شب بستر حضرت رضا علیه السلام را در دالان خانه می انداختیم. آن حضرت بعد از شام می آمد، در آن جا می خوابید و بامداد به خانه ی خود می رفت. این روش تا چهار سال ادامه یافت. سرانجام شبی حضرت برای خواب به خانه ی پدر نیامد. اهل خانه نگران شدند. بامداد حضرت آمد و به ام احمد فرمود: آنچه پدرم به تو سپرده، نزد من آور.

ام احمد فریادی کشید و ... گفت: به خدا سوگند، مولایم وفات یافته است.

حضرت رضا علیه السلام فرمود: آرام باش، گفتارت را آشکار مساز تا خبر به حاکم مدینه برسد.

آن گاه ام احمد کیسه یی - که دو یا چهار هزار دینار در آن بود - به حضرت داد و گفت: امام کاظم علیه السلام کیسه را محرمانه به من داد و فرمود: این امانت را از همه پنهان دار و چون یکی از فرزندانم آن را مطالبه کرد، به وی بسپار; و این نشانه ی وفاتم خواهد بود.

امام رضا علیه السلام، پس از تحویل گرفتن امانت، به خانه اش رفت و دیگر برای خواب به خانه ی امام کاظم علیه السلام نیامد. پس از چند روز، پیکی خبر وفات امام را به مدینه آورد. روزها را شمردیم و دریافتیم همان روزی که امام رضا برای خواب به خانه ی پدر نیامد، امام کاظم علیه السلام به سرای جاودانگی شتافت (23) .

پس از شهادت امام موسی بن جعفر علیه السلام، حضرت رضا علیه السلام امامتش را آشکارا بیان می کرد تا مردم در فتنه ها گمراه نشوند. صفوان بن یحیی می گوید: پس از شهادت امام کاظم علیه السلام، حضرت رضا علیه السلام درباره ی امامتش آشکارا سخن می گفت. ما بر جان حضرت ترسیدیم. مردی به وی گفت: شما امری بسیار مهم را آشکار ساختید، بر جان شما بیمناکیم.

امام فرمود: او [هارون] هر چه بکوشد بر من راهی ندارد. (24)

مهم ترین مشکل حضرت در این عصر، گروه واقفیه بود که در سایه ی کژاندیشی جمعی دنیاطلب شکل گرفت. سرانجام مامون در سال 200 امام را به خراسان فرا خواند و حضرت ناگزیر سمت آن سامان رهسپار شد. (25)

حدیث سلسلة الذهب

ابن صلت هروی می گوید: با حضرت رضا علیه السلام بودم. وقتی سوار بر استر به نیشابور گام نهاد، دانشوران به استقبالش رفته، افسار استر را گرفتند و گفتند: پسر رسول خدا، تو را به حق پدران پاکت، سخنی بگو.

امام سر از هودج بیرون آورد و فرمود: پدرم موسی بن جعفر از پدرش جعفر بن محمد، از پدرش محمد بن علی، از پدرش علی بن حسین از پدرش حسین آقای جوانان بهشت، از امیر مؤمنان، از رسول خدا صلی الله علیه و آله چنان نقل کرد که جبرئیل روح الامین از سوی خداوند گفت:

انی انا الله لا اله الا انا وحدی. عبادی فاعبدونی ولیعلم من لقینی منکم بشهادة ان لا اله الا الله مخلصا بها انه قد دخل حصنی ومن دخل حصنی امن من عذابی.

من خدایی هستم که جز من پروردگاری نیست. بندگان من، مرا عبادت کنید و بدانید هر که با شهادت لا اله الا الله و اخلاص و عمل مرا ملاقات کند، به حصارم گام می نهد و هر که به حصارم قدم گذارد، از عذابم ایمن است.

آن گاه درباره ی اخلاص در شهادت بر یگانگی خداوند پرسیدند، فرمود:

«طاعة الله وطاعة رسول الله وولایة اهل بیته » . (26)

پیروی از خداوند و فرستاده ی پروردگار و پیوند با اهل بیت وی.

از پذیرش ولایت عهدی تا شهادت

در مرو مامون به استقبال امام شتافت و او را ناگزیر ساخت پیشنهاد ولایت عهدی او را بپذیرد. امام در برابر رژیم موضعی منفی و شگفت انگیز اختیار فرمود; زیرا پذیرش ولایت عهدی را به عدم مسئولیت خصوصی و عمومی مشروط ساخت. او فرمود: ولایت عهدی را به شرطی می پذیرم که کسی را به مقامی نگمارم و از کاری برکنار نکنم، سنتی را دگرگون نسازم، از دخالت در امور حکومت بر کنار باشم و تنها مورد مشورت قرار گیرم. (27)

به اعتقاد امام تا حکومت به طور کامل تحت رهبری وی قرار نمی گرفت، مشروعیت نمی یافت; حضرت، با عدم دخالت در امور حکومتی، عملا مشارکت در حکومت را رد کرد; زیرا بر اساس مشارکت، امام باید سهم مامون در حکومت بر مؤمنان را تایید می کرد و به آن مشروعیت می داد. بنابر این، نقشه ی اخذ مشروعیت مامون با عدم دخالت امام در امور حکومتی ناکام ماند. (28)

پس از پذیرش ولایت عهدی مراسم های مفصل جشن برگزار شد; ولی از آن جا که مامون امام را تنها برای کسب مشروعیت به ایران فرا خوانده بود، بعد از حدود سه سال، در صفر سال 203 در پنجاه و پنج سالگی، وی را مسموم ساخت. (29) پیکر امام در سناباد به خاک سپرده شد.

ای روضه یی که دهر ز بویت معطر است آبت ز کوثر و گلت از مشک و عنبرست

در طینت تو چشمه ی خورشید مضمرست بوی تو چون نسیم جنان روح پرورست

خاکی و نه فلک بوجودت منورست تا در تو نور دیده زهرا و حیدرست

خورشید کو یگانه رو هفت کشورست بهر شرف ز خاک نشینان این درست (30)

زیارت امام رضا علیه السلام

زیارت دیدار مشتاقانه ی برگزیدگان خداوند است; برقرار ساختن ارتباط قلبی با حجت پروردگار و حضور در مشهد و گرامی شمردن شهید است. امام رضا علیه السلام درباره ی زیارت می فرماید:

ان لکل امام عهدا فی عنق اولیائه وشیعته وان من تمام الوفاء بالعهد وحسن الاداء زیارة قبورهم. فمن زارهم رغبة فی زیارتهم وتصدیقا بما رغبوا فیه کان ائمتهم شفعاءهم یوم القیامة. (31)

هر امامی را در گردن پیروانش پیمانی است. وفای به این پیمان وقتی کامل است که آرامگاه هاشان زیارت شود. پس هر که امامان را مشتاقانه زیارت کند و آنچه مورد خواست و اشتیاق آنان است درست شمارد، آنان نیز در روز رستاخیز شفیعانش خواهند بود.

و نیز فرمود: به زودی توس محل آمد و شد شیعیان و زائرانم می گردد. بدان، هر که مرا در توس - که از وطنم [مدینه] دور است - زیارت کند، روز قیامت در حالی که آمرزیده شده با من و هم رتبه ی من خواهد بود. (32)

صله از حضرت رضا علیه السلام

حاج شیخ ابراهیم صاحب الزمانی، پیش از شروع درس مرحوم آیت الله العظمی حائری دقایقی مرثیه می خواند. او - که مردی با اخلاص بود - می گفت: به مشهد مقدس مشرف شدم و مدتی در آن جا اقامت گزیدم. آنچه داشتم، خرج کردم و تهیدست شدم. کسی را نیز نمی شناختم تا مشکلم را با وی در میان نهم.

به همین جهت، قصیده یی در ستایش حضرت رضا علیه السلام سرودم. چنان اندیشیدم که آن را برای تولیت بخوانم و صله بگیرم. با این هدف حرکت کردم; ولی در راه به خود آمدم و تصمیم گرفتم آن را به حضرت ارائه دهم. به همین جهت، کنار ضریح رفتم، پس از استغفار و راز و نیاز با خدا، قصیده را خواندم و تقاضای صله کردم. ناگاه دیدم دستی با من مصافحه کرد و یک اسکناس ده تومانی در دستم نهاد. بی درنگ گفتم: سرورم، کم است.

ده تومان دیگر بدان افزود.

باز گفتم: کم است.

او همچنان می افزود و من بیش تر می طلبیدم. سرانجام میزان پول به هفتاد تومان رسید. شرم کردم بیش تر بخواهم. سپاس گزاردم و از حرم بیرون آمدم. در حال پوشیدن کفش هایم بودم که دیدم آیت الله حاج شیخ حسنعلی تهرانی، جد آیت الله مروارید مشهدی، با شتاب رسید و فرمود: شیخ ابراهیم، خوب با حضرت رضا مانوس شده ای، قصیده می سرایی و پاداش می گیری. صله را به من ده تا... .

بی درنگ پول ها را تقدیم کردم. او یک پاکت به من داد و رفت. یکصد و چهل تومان یعنی دو برابر صله در پاکت بود. (33)

ای آستان قدس تو تنها پناه من بر خاک باد پیش تو روی سیاه من

می آید از درون ضریحت شمیم عشق پیچیده در فضای حرم سوز و آه من

چشمم به چلچراغ حریم تو روشن است ای چلچراغ چشم تو خورشید راه من

گلدسته ات منادی صوت اذان عشق مانوس با غروب و زوال و پگاه من

مهر از فروغ گنبد پاکت گرفته وام شمس الشموس هستی و نامت گواه من

هر صبحدم به شوق تو بیدار می شدم کافتد به بارگاه تو لختی نگاه من

ای غربت مجسم تاریخ ای امام ای خاک پای مرقد تو بوسه گاه من (34)

پی نوشت ها:

1) شعر از قاسم رسا، مدایح رضوی در شعر فارسی، ص 213 .

2) عیون اخبار الرضا، ج 1، ص 29 .

3) ابن بابویه ولادت حضرت را 11 ربیع الاول 153، پنج سال بعد از شهادت امام صادق علیه السلام، کلینی سال 148، بعضی 11 ذی حجه 153 و شیخ طبرسی 11 ذی قعده 153 می داند. به اعلام الوری، ص 313، اصول کافی، ج 1، ص 486، کشف الغمه، ج 3، ص 53 ، اصول کافی، ج 6 ، ص 473 و بحار الانوار، ج 49، ص 9 رجوع کنید.

4) تکتم، اروی، سکن، سمانه، ام البنین، خیزران، صقر، شقرا از دیگر نام های او است. (عیون اخبار الرضا، ج 1، ص 22 و 23.

5) عیون اخبار الرضا، ج 1، ص 26 .

6) همان، ص 24 .

7) مناقب ابن شهر آشوب، ج 4، ص 396; کشف الغمه، ج 3، ص 53 .

8) اصول کافی، ج 1، ص 311 .

9) عیون اخبار الرضا، ج 1، ص 22 .

10) نور الدین عبدالرحمان جامی، شاعر و عارف قرن نهم .

11) اصول کافی، ج 1، ص 315. (فقال هو الذی ینظر بنور الله عز وجل ویسمع بفهمه وینطق بحکمته یصیب فلا یخطی ء ویعلم فلا یجهل معلما حکما وعلما.

12) مجموعه آثار نخستین کنگره جهانی امام رضا علیه السلام. (محمد بن حسان الدین شاعر قرن 9) .

13) همان، ص 614 . (محمد ابن یمین الدین مزیومدی شاعر قرن 8) .

14) عیون اخبار الرضا، ج 2، ص 180- 183; بحار الانوار، ج 49، ص 211 و 100; ارشاد مفید، ص 291; مناقب آل ابی طالب، ج 4، ص 300 .

15) تحلیلی از زندگانی امام رضا علیه السلام، محمد جواد فضل الله، ترجمه سید محمد صادق عارف، ص 42.

16) عیون اخبار الرضا، ج 2، ص 184 .

17) اصول کافی، ج 4، ص 24 .

18) مجموعه آثار نخستین کنگره جهانی امام رضا علیه السلام، ص 616. (ابن یمین) .

19) اصول کافی، ج 1، ص 355 .

20) عیون الاخبار، ج 2، ص 230 .

21) تحف العقول، ص 313 .

22) منتهی الآمال، ج 2، ص 121 و 149 .

23) اصول کافی، ج 1، ص 381 و 386 .

24) همان، ص 487، حدیث 2 .

25) در این که امام از چه مسیرهایی عبور کرد، اختلافاتی وجود دارد.

26) بحار الانوار، ج 49، ص 120 و 121 .

27) عیون اخبار الرضا، ج 2، ص 139 .

28) همان، ص 140 .

29) الارشاد، ص 285.

30) مجموعه آثار نخستین کنگره جهانی امام رضا علیه السلام، ص 621. (عصمت بخاری) .

31) وسایل الشیعه، ج 10، ص 253; بحار الانوار، ج 100، ص 116 .

32) وسایل الشیعه، ج 10، ص 438 .

33) همان .

34) مدایح رضوی در شعر فارسی، ص 256. (عبدالله حسینی) .


  
  
<      1   2   3   4   5   >>   >