پيام دوستان
+
من نميفهمم کوهنوردي اونم تو هواي سرد چه لذتي داره
*ترخون بانو*
103/8/15
2-FDAN
بد نيست:Dولي خيلي هم خوب نيست:)
° گيسو•
خيلي جالبه اتفاقن هواي سرد با لباس گرم بري کوه خيلي ميچسبه مخصوصن هواي باروني الان
اسپايکا
{a h=haftasman}# هفت آسمان{/a} :-|
2-FDAN
{a h=advanced}اسپايکا{/a} ولي امروز توي پياده رو و روي رنگاي خيابونا ک ميرفتم ليز ميخوردم ميگفتم بدنم درد ميگيره سرويس ميشم بيفتم:D
+
سن وبلاگم 15 سال و 5 ماه و 5 روز شده :)
همابانو
103/8/14
15 سالم بود، مثل هميشه پشت سيستم تو اتاقم، صفحه ثبت وبلاگ جديد جلوم بود تو فکر انتخاب يه آدرس براي وبلاگم بودم چند تا اسم اومد به ذهنم ولي قشنگ نبودن چيزي که ميخواستم رو نميرسوندن يهو از پسرخالم که چند ترم زبان جلوتر از من بود و کنارم رو صندلي نشسته بود پرسيدم پيشرفته به انگليسي چي ميشه گفت Advanced گفتم همين خوبه و دکمه ثبت رو زدم :دي
+
به من خُرده نگير
*
*
دست ِ خـودم نيـسـتـ
*
*
مـن فـقط بـلـدم عــاشـقت بـاشـم..
س ب ح ا ن
همابانو
103/8/13
عاشقي درد است اما دردي که از نقل و نبات شيرين تر است و براي قند خون هم ضرر ندارد ولي زياد بخوري بايد تاوان زياد خوردن ات را طوري پس دهي که شيره نبات خونت را با يک لوله پليکا در جان شيرين زندگي پس زني و حرف زياد هن نزني و در واقع خودم و مي گم خفه خون بگيرم و ساکت از کوچه ليلي گذرم بابت اينهمه بازي با موج دريا و ساحل ديوانه خانه مهمان عيدي نشوم
+
حتي اگر
يــک قــدم
مـانـده باشد تـا "بـهـشـت"
*
*
*تـ..ــو*
صـدايم کـُـني
*
*
بــرميـگردم
.
همابانو
103/8/13
و بازنده اند پس تا دير نشده بخوان حيدريم حيدري در پي حيدر است لافتي الا علي لاسيف الا ذوالفقار شايد لايق شوي در حضور در زمان مقرر پشت علم صاحب علمدار صحراي احمر که خود داني و درک خ آهي کرد علم و صاحب علم را به وقت مقرر پس بشتاب به هر وسيله و مرتبطي تا نماني جاي در صف آن اوليا الله و اولادي که صاحبان شرف و نام و خلقت تواند سخت است بيانش. ولس چه نخواهي و بخواهي آزاده اللهي برآن است
برگرد تو را قسم به ليلي شيرينم دستم بگير يوسفم از چاه برون شد و من در قوم خرد همچنان دردمندم رهايم نکن خدا قسمت مي دهم به همه داشته هايت يا امام رضا سوگند به پيمان و عهدي که ميان من و تو دلدار دلکش من است قسم ميدهم هرچه حال خراب من است افزون و بي اندازه بيمقدار و بدون ساحلي همچنان گم در مه آلود زندگي غرق ام ولي همه اش به جاي تبسم معشوق و دلدار اهل بيت اش نما
+
اين همه "دوستت دارم"
را ..
براي کدامين روز مبادا کنار گذاشته اي؟!..
س ب ح ا ن
همابانو
103/8/13
http://www.hammihan.com/users/users2015/status/original/HamMihan-201518311616229026911456323304.6482.png
روز مبادا کجا بود اين بيچاره مجنون به روي کدوم ماسه ساحلي و بر روي کدامين موج دريا بود که گفت پاک نشو پاک نکن که تو از نبود واژه دوست دارم گله مي کني؟مگر خودت نگفتي گوش کن؟گوش کن؟با زبان بسته با تو سخن مي گويم....هرچي فحش خوار و مادر را با اشاره و زبان ميخي ب. سنگوارهها قبرستان توهمات اين مجنون نصيب اش ....پاسخ ام ده ؟که نگاهي....
+
چرخ گردون
چه بخندد
چه نخندد
تو بخند
مشکلي
گر تو را
راه ببندد ،
تو بخند
غصه ها ،
فاني و باقي ،
همه زنجير به هم
گر دلت از ستم و غصه برنجد ،
تو بخند
sobhan
103/1/7
ممنون پراميد از غم و چاه اش کور کردن مقنن هم اول مي گه بايد دستگاه بزارن اگر لوله باشه زمين رو بکنن و لوله رو کور و با سيمان پرش کن آن و از رو بکشن من ام گفتم اون اولش بايد مي کردن که حالا شب عيدي کند و کاري شئون نداره خودمون و بزنيم به کوچه علي چپ هم باز کاري پيش نميره پذيرش حقيقت گاهي آخرين مولفه ايست که چاره کاره چه بخواي چه نخواي شه
+
سلام ورحمت خداي بر دوستان جان / گفت : پندم بده . شنيد : عجب دارم ازکسي که جواهر از غارت دزدان حفظ مي کندولي ايمانش را ازغارت شيطان ايمن نميدارد.
* راوندي *
103/1/6
+
اي رفته ز دل!
راست بگو ..بهر چه امشب
با خـــ ـاطــره هــ ـا آمــده اي بـاز بـه سـويـم؟!..
.
sobhan
103/1/3
کار کنه يک آدم تنها وقتيم بينه چند نفر بهش سلام مي کنند خودش گم مي کنه شروع به آشوب مي کنه آدم خوب و با انصاف هم ذوق اش و کور نمي کنه بهش چهارتا قربونت برم و تو چه ماهي و زمان نداري و تو چه چه غاز و عطر خاله سوسکه عصر مايي و عموزنجير باف رو تو عمومي و اينا اونم با اش ه خرکياش باعث ميشه در آخر بگي دهن ات و ببند نکبت با او بيريج دندونهاي الا بهت مي گم يک ماست چند من اش خواب مياره و همين سخت بود؟
اي تاير قدسي عيد آمد و من همچنان ايستاده ام بر روي دوپاي خويش بي اميد نيستم از بحر ذره اي اميد به زندگي ولي خوش بيني زياد هم جنونم را سرکش مي کند و صبرم را بي تاب مي کند حالم را خراب که هست به ويرانه اي خالي از نفسي و جانپناه ديگر کاملا خرابش مي کند اميدي نيست اما دل از خدا نکنم و بر آسمانش دست دعا بگردانم و يقين دارم آن شمس الشموس زيبايم همين الان عيدي را به راز دلم آغشته و به دستم داده
+
از سحر عِطر دل انگيز "تــ..ــو" پيچيدهـ به شــهر
*
*
بــاز ديشب چـه کسي" خــواب ِ تــ..ــو "را ديــدهـ بــه شـَـهر..
*
*
sobhan
103/1/3
+
باز دي مــاهـَـ ست و چــ ـاي..
*
*
با "تـــ..ــو" مي چسبد فقط..
.
sobhan
103/1/3
9 دي منظور بود پيوند خورشيد لبهاي خشکيده يک مجنون خيره به نور رخسار ليلي زبانش را لال و چشمانش را جز به ليلي و اشعه مدهوش گرش کور و گنگ و بي حرکت و مستي خموش از يک متوهم بداقبالي و بي ارزش و مفت گران براي کي ديگر فرق مي کند عاقبت اين بي مقدار ديوانه که جز نه نه اش کي مي خواد اون بدحيبت را که ديوانه خانه ام آخرش اون را م
همه را دعوت به عيدي بي نظيري مي کنم و آن هديه آن يوم الله افسانه اي بود که عشق از کالبد درون به سوي خورشيد در دل باغبون در جوار کنايه و آنچه آيد به سراغم ديگر گذشت عيد نمود خود را عيان عاقبت تيره و تار در پيش رويم اما من ايستاده ام بازي که پايان ندارد آخرش همان نيستي جهان است پس فرار کردن از عاقبت بي غيرتي و شکستي ست که خداوند به هيچ حيدري تحصيل ندارد من ايستاده ام و نوش جان چاي خوش جوش خوش بيانت
+
"جـان ِ دلم " هـ ـاي ِ من.. دِق کردند گوشه زبانم..
.
پس کِي با نـام ِ کـوچکـم صِدايـَم مـيکـ ـُني؟!
.
sobhan
102/12/26
7يلي جان درست است که زبان ام قاصر است از بيان نام تو ولي اگر گاها شيرين ميشنوي و يوسف ام را هم ميشنوي دليل بر دوجنسه بودن و يا قافيه بازي کردنم نيست اين است که دل را وقتي به سه قسم کني دوتکه به يکي و قسم سوم هم در حق ديگري اين ميشه که با هم دست به يکي مي کنند و واي به روزي که تنها بي افتي خدا پيشمرگه کنه زودتر و اولين ايستگاه شهادت کند و بري تو زمين دشمن به
+
ليلي و مجنون اگر بودند در دوران ِ "تـــ..ــو"..
*
*
اين يکي حيران ِ من بــود
وآن يکي حيران ِ" تـــ..ــو"..
.
sobhan
102/12/26
يلي جان درست است که زبان ام قاصر است از بيان نام تو ولي اگر گاها شيرين ميشنوي و يوسف ام را هم ميشنوي دليل بر دوجنسه بودن و يا قافيه بازي کردنم نيست اين است که دل را وقتي به سه قسم کني دوتکه به يکي و قسم سوم هم در حق ديگري اين ميشه که با هم دست به يکي مي کنند و واي به روزي که تنها بي افتي خدا پيشمرگه کنه زودتر و اولين ايستگاه شهادت کند و بري تو زمين دشمن به
بعد کم کم که آتيش ها فروکش کرد کاشفين اجساد بيان به عنوان گمنام ببرند تو مسجد يا مدرسه اي گمنام خاک ات کنند تا آتيش ها که خ ابيد برم يواشکي يک شب تو گوش ليلي و يوسف يک شب هم تو گوش شيرين بگم مت اونجام و الان خانواده شهيد محسوب ميشن اينجوري احتمال گور بخ گور کردنم کمتره اگر از گناهم نگذرند از سهميه خانواده شهيد بودنشان هرگز نمي گيرند ما همه چشم اميدمون به همين سهميه است خداکنه قبل ما برش ندارن